داستان سکسی مامان کون گنده شهوتی و پسر خنده حشری

6K

داستان سکسی مامانی کون گنده شهوتی و پسر خنده حشری

داستان سکسی مامان بار مادر جاستین همیشه وقتی از کالج به خانه می آید، لباس های شسته شده را به خانه پدرش می آورد. پدرش او را به خاطر این کار آزار می دهد، اما در کمال تعجب جاستین، نامادری جدیدش بروکلین با خوشحالی بار لباس های شسته شده او را می پذیرد. وقتی جاسوسی می‌کند که بروکلین که بالای خشک‌کن در حال خودارضایی است، جاسوسی می‌کند. معلوم می داستان سکسی مامان شود لباس های شسته شده او را به اندازه کافی شاخ در می آورد که بتواند هر کاری انجام دهد – حتی لعنت به پسرخوانده اش! ستارگان پورن: بروکلین چیس / جاستین هانت.

شدم.سمیرا پاهاش رو از کفش در آورد.من از اون بالا میدیدم که پاهاش خیسه عرقه و برق میزنه.سریع کف پاهای خیسه عرقش رو گذاشت روی صورت فاطمه.فاطمه یه لحظه هیچ صدایی ازش در نیومد.چند ثانیه بعد گفت:اوفففف…….چه بوی عرق کف پایی…..!!!!!!بسه…….صورتم خیس شد سمیرا!!!!!تو رو خدا بسه!!!گوه خوردم.آیدا خانم دیگه کاری باهاتون ندارم.
سمیرا هم صورت فاطمه رو با کف پاهاش ماساژ میداد و میمالید و داستان سکسی عرق کف پاهاش رو روی داستان سکسی مامان دهن و بینی فاطمه میمالید.وقتی پاهاش رو از روی صورت فاطمه برداشت صورت فاطمه سرخ و خیس شده بود.من توی اتاق کیرم سیخ شده بود و آبم داشت میومد.آیدا که داشت فیلم میگرفت به سمیرا گفت بسشه دیگه.گناه داره.فاطمه به نگاهی مظلومانه از زیر کف پاهای عرقی سمیرا کرد و گفت:تو رو خدا بسه!!!!سمیرا به فاطمه گفت:باشه تمومش میکنم ولی برای اینکه درسه عبرتی بشه برات اول کف پاهامون رو باید لیس بزنی تا این فیلم و عکس ها رو به همسایه ها نشون ندیم و آبروت رو داستان سکسی نبریم.فاطمه گفت مثلا به کی نشون میدین؟آیدا داستان سکسی مامان گفت:زن همسایه طبقه پایین یا دخترت!یا همسایه روبرویی که خیلی با جینگین.فاطمه اول شروع کرد به التماس ولی آخرش مجبور به این کار شد.آیدا و سمیرا به سینه خوابید روی

سکس بچه شهوتی این خانم خوشگلا همیشه همبازی من بودن و من جفتشونو خیلی دوست داشتم مخصوصا عهدیه رو
و مهدیهعاشقانه عهدیه رو دوست داشتم داستان سکسی مامان عشق رویایی زندگیم بزرگ شد و به سن تکلیف رسید داستان سکسی
هر روز بیشتر عاشق بغل کردن و بوسیدن خودش و دست و پای ظریف و زیباش میشدم
مهدیه جور کش خواهرش بود اما من دلم عهدیه مو داستان سکسی مامان میخواست .

مامانی ماساژور و تو کس گوشتش میکنه

لاس و دس مالی شوخی شوخی داستان سکسی مامان یواشکی تو بازیا دور از چشم بزرگترا بهم بغل و بوس میداد اما خیلی کم و کوچیک که یه وقت کسی نبینه
دیگه نمیتونستم بدن زیبا و لوندیای خاصشو ببینم داستان سکسی مامان رسیدیم به اونجا که حس کردم دودوله راه میره داستان سکسی وقتی یه دختر میبینم تکون میخوره و وقتی حتی بوی عطر فرشته هامو میشنوم به حد انفجار میرسه
چه برسه به دیدنشون و حرف زدن باهاشون
کی دو تا جواهر حواسشون پرت میشه و چادرشون باز میشه که بدن نازشون رو دید بزنم

کس ناز من پر داستان سکسی مامان تا بخودم اومدم و به سنی رسیدم که بتونم مقتدرانه عهدیه بی داستان سکسی نظیرمو صاحب بشم دیدم خبر عروسیش رو برام آوردن
تنها تو مجلس نامزدیش اونم وقتی از ماشین پیاده شد بره توی تالار دم در بهش داستان سکسی مامان گفتم خواهر خوشششگلم مبارکت باشه
و تو اون مجلس از همه بیشتر رقصیدم و مجلس عشقمو حسابی گرم کردم …

ایکس همستر سایت پورن سکسی با مادر کص لیسی کس لیسی سکس پرستار پورن هاپ سکسی داغ سکسی پسر با پسر جوردی ال نینو پویا