سکس عاشقانه مامان میلف حشری چه کونی میده به آقای همسایه تمام عیار من و مامانی

1M

سکس عاشقانه تمام عیار من و مامانی

سکس عاشقانه من با مامانم زندگی میکنم ، مادرم 44 سالشه و معلم هست و بعد از طلاق از پدرم یه بار ازدواج کرد ولی پس از دو سال مجددا” از اون هم جدا شد، من همیشه پیش مامانم میخوابیدم.

تغییر محسوسی در رفتار مادرم احساس میکردم، البته همیشه تو خونه لباسهای کاملا” راحت می پوشید وزیاد خودشو ازم نمیپوشوند حتی شبا با تاپ و شلوارک میخوابید، منم به این وضع.

عادت داشتم ، ولی تغییر رفتارش خارج از این حرفا بود ، سعی میکرد بیشتر در مورد مسائل جنسی بام حرف بزنه، به شوخی از لذتهای این روابط می گفت و حتی بیشتر.

احساس میکردم داره خودشو بهم نزدیک میکنه، شبا دستش رو روی صورتم میزاشت و خودشو بهم میچسباند ، یه روز داشتم فیلم سوپر نگاه میکردم قرار شد زود برم.

بیرون ولی یادم رفت سی دی رو از داخل دستگاه بیرون بیارم،اون شب مامانم رفت دستگاه رو روشن کرد و خواست یه فیلم بذاره تو دستگاه همینکه دستگاه روشن شد.

صدای آه آه آه آه فیلم سوپره بلند شد یه زن و مرد مشغول سکس بودن، مامانم اومد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد سکس عاشقانه، گفت که از کی این فیلمها.

رو نگاه میکنی از کجا آوردی و اینجور حرفا، بعد گفتش تو و مهسا تا حالا از این کارا با هم کردین ، منم گفتم راستش مامان تا این حد نه ولی چند بار بوسیدمش وهمدیگه رو بغل کردیم.

بعد شروع به موعضه کرد و اینکه حواست باشه با کسی این کارا رو نکنی که خیلی از اون زنها یا دخترهای اینکاره مریض اند و ممکنه که بهت منتقل کنند. خلاصه حرفاش که تموم شد.

رفتیم که بخوابیم من یه حس تازه ای رو داشتم، همینکه رفتیم رو تخت بغلم سکس عاشقانه کرد و خودش رو بهم چسبوند منم یه حس تازه ای داشتم دوس داشتم که بیشتر لمسم کنه پاش رو انداخته.

بود رو پاهام و دستش رو صورتم گذاشته بود و نوازشم میکرد، منم برا اولین بار دستم رو انداختم دور گردنش و موهاش رو نوازش کردم .

مامانی تشنی کیر جوان سکس عاشقانه

نواز داشت کیرم سفت می شد که خودمو ازش جدا کردم میترسیدم بفهمه، چند شب گذشت ومامانم بیشتر خودش رو بهم میمالید و منم بیشتر باهاش ور می رفتم، راستش دیگه حسابی خوشم.

اومده بود از اینکارایی که منو مامامن شبا با هم انجام میدیم، هر شب بیشتر جلو میرفتیم،یه روز من خیلی خسته بودم و شب زود رفتم خوابیدم حدود ساعت 10 ، نمیدونم چقدر از درازکشیدنم .

نگذشته بود که احساس کردم کسی داره منو نوازش میکنه ،حس کردم داره یه چیزی کیرم رو میماله سکس عاشقانه، چشمم رو که باز کردم با کمال تعجب دیدم که مامانم داره کیرم رو میماله و کنارم دارز کشیده.

اینقدر شوکه شدم و جا خوردم چشمام رو بستم و خودم رو جابجا کردم و پشتم رو کردم به طرفش ولی انگار ول کن نبود، راستش اینقدر میترسیدم که قلبم داشت از شدت تاپ تاپ از جاش در میومد.

آخه نمیدونستم چه عکس العملی نشون بدم، جرأت حرف زدن هم نداشتم ، دست خودم نبود، حس خوبی نداشتم، مامانم از پشت خودش رو بهم میمالید برجستکی سینه هاش رو روی پشتم حس.

می کردم یه پاشم انداخته بود روی من، دستش رو هم مرتب به کیرم میمالید، دیگه کاملا” دستم اومده بود جریان چیه سکس عاشقانه، مامان ازم چی میخواد، راستش من که تا حالا هیچ حس.

شهوتی نسبت به مادرم نداشتم الان داشت منو با این کاراش تحریک میکرد، آخه من یه جوان 17 ساله بودم که تازه به قول معروف کرک وپشمی درآورده بودم و دوس داشتم با کسی ارتباط.

جنسی داشته باشم چیکار میکردم چطور بیخیال میشدم، بعد چند دقیقه کیرم داشت سفت میشد مامانم هم همین رو متوجه شد بیشتر میمالید، یه لحظه پاشو از روم برداشت و منویه کم .

چرخوند طوری که پشتم به زمین شده بود اون وقت افتاد روم و شروع به بوسیدنه من کرد، باور کنید دیگه اختیار از دستم در رفته بود ولی همچنان کاری نمی کردم، فقط کیرم.

بلند شده بود و سفت شده بود که وقتی مامانم روم دراز کشید افتاده بود لا پاهاش سکس عاشقانه، و با تکون خوردنهای مامانی مالیده میشد به رونهای مامان، خودش هم عمدا پاهاشو به هم فشار .

می داد که کیرم رو بیشتر حس کنه، متأسفانه اون شب من هیچ ممانعتی نکردم و اختیار خودم رو داده بودم به دست مامانم که انگار جنون گرفته بودش، بعد چند دقیقه مادرم لبسامو .

در آورد و خودش هم لخت شد، همین که تن لخت مامان بهم میخورد از خود سکس عاشقانه بیخود میشدم ،با کمال تعجب اون شب منو مامانی یه سکس تمام عیار رو با هم داشتیم ، بعدش گرفتیم .

خوابیدیم صبح که از خواب بیدار شدم دعا کردم که این ماجرا ای کاش یه کابوس باشه که دیشب تو خواب دیدم، ولی وقتی مامان از خواب بیدار شد و گفت پسرم فکر نمیکردم کمرت.

اینقدر سفت باشه دیگه فهمیده بودم که همه چی واقعی بوده، ازاینکه با مادرم این کار رو کرده بودم از خودم بدم میومد.

آهسته آهسته کیرم رو تو کس مادرم فرو میبردم سکس عاشقانه

ولی دیشب اینقدر تحریک شده بودم و مامانم منو حشری کرد که دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم، اون روز دیر وقت به خونه برگشتم اصلا” به رو خودش نمی آورد که دیشب با هم چه افتضاحی.

رو رقم زده بودیم، شب که از عروسی برگشتیم، رفتیم که بخوابیم که مامان یه تاپ صورتی با شلوارک کوتاه که خیلی هم گشاد بود پوشیده بود اومد کنارم دراز کشید و بهم گفت اینا بهم میان اینا .

رو برا تو پوشیدم میخوام بدونم دوس داری، باز دوباره شروع کرد به نوازش ، منم دیگه میدونستم منظورش چیه و ازم چی میخواد، نمیدونم چرا تسلیمش میشدم و هرکاری میخواست براش انجام می دادم.

در حالیکه و قتی صبح میشد دوباره پشیمون میشدم، و تصمیم میگرفتم که این بار دیگه در برابرش مقاومت میکنم، ولی هر بار باهاش میخوابیدم و ارضاءش میکردم سکس عاشقانه، 2 سالی به .

همین منوال گذشت مهر ماه که رفتم دانشگاه یه 2 ماهی برنگشتم خونه ، راستش یه شب خواب مادرم رو میدیدم که جنب شدم، برا اولین بار بود که دوس داشتم کاش الان مامانی پیشم بود.

تا یه دل سیر میکردمش،صبحش بهش اس دادم و گفتم عصر میام خونه ، خودت رو آماده کن سکس عاشقانه، وقتی که خونه رسیدم مامانی در رو باز کرد حسابی آرایش کرده بود یه روبوسی کردیم.

و یه راست دستم رد گرفت برد تو اتاق خواب و گفت که دیگه طاقت ندارم زود باش شروع کن خیلی بهت نیاز دارم و تو کفم، شروع به لب گرفتن از همدیگه شدیم و مامانی رو خوابوندم.

رو تخت و خودم روش دراز کشیدم، همش ازهمدیگه لب میگرفتیم و مامان منو میبوسید، بعدش یواش یواش لباسامونو در آوردیم، بعدش مامانی به شکم خوابید منم روش بودم، کیرم لاپاش.

افتاده بود یه کم که لاپایی باهاش رفتم و انداختمش به پهلو بعد سینه هاش رو تو دست گرفتم و می مالیدم مامان سکس عاشقانه داشت به آرومی آه آه آه آه می کرد و لباش رو میخورد میدونستم که حسابی.

حشرش زده بالا، دهنم رو بردم جلو و سینش رو میخوردم ، مامان چشماشو باز کرد و به کیرم نگاه کرد و دستش رو برد به طرف کیرم، اونو با دست گرفت و یه خورده مالید بعد دهنش.

رو برد جلو و کیرم رو کرد تو دهنش و به آرومی داشت برام ساک میزد یه چند دقیقه که گذشت نزدیک بود که آبم بیاد، کیرم رو از دهنش بیرون آوردم و به صورت طاق باز انداختمش.

رو تخت، و خودم افتادم روش کیرم داشت مالیده میشد به کس مامانی و بعد خودش پاهاش رو برام بلند سکس عاشقانه کرد وگذاشت رو شونه هام، منم پاهاشو گرفتم و یه کم خم شدم و کیرم.

رو به آرومی فقط می مالیدم رو کسش با این کارم مامان داشت از شدت حشر میمرد بعد بهم گفت زود باش دیگه کیرت رو فرو کن تو کسم دارم آتیش می گیرم ، منم آهسته آهسته .

کیرم رو تو کس مادرم فرو میبردم، مامانم دستش رو از پشت از زیر بغلم رد کرده بود و محکم منو چنگ می زد سکس عاشقانه، معلوم بود که داره آتیش میگیره، همینطور کیرم.

رو فشار میدادم تو کس مامانی که تخمام چسبید به سوراخش ، حالا دیگه تمام کیرم توکسش بود پاهاش رو هم حلقه کرده بود و به پشت کمرم انداخته بود و داشت منو به خودش .

فشار می داد، یه چند لحظه کیرم رو تو کسش نگه داشتم بعد به آرومی درش آوردم و دوباره فرو بردم تو کسش، تلمبه هام رو شروع کرده بودم سکس عاشقانه، مامانم هم مرتب.

داشت جیق میزد، سرم رو خم کردم و دهنم رو گذاشتم تو دهن مادرم و لباشو می مکیدم، اونم لبای منو میخورد، خلاصه بعد چند دقیقه تلمبه زدن حس کردم داره آبم میادبه مامانی.

گفتم داره میاد اونم باهاشو محکم بهم چسبوند و با دستا ش کمرم رو به طرف خودش فشار داد بعد آبم رو که مثل آتشفشان داغ و پر فشار بود همشو خالی کردم تو کس مامانم، بعدش .

یه کم همدیگه رو بغل کردیم ، این بهترین و زیباترین سکسی عاشقانه بود که با مادرم داشتم چون خودم هوس کرده بودم.

داستان سکس با مامان سکس دانشجو سکسی دکتر کس سکسی فارسی سکس فارسی سکس افغانی سکس با دختر داستان شهوانی سکس تایلندی sex irani iranian porn

سکس عاشقانه
آنال, پدر حشری , پورن ویدئو, سکس خانوادی, سکس خشن, سکس مقعدی, کردن از کون, کیر سفت , کیر مالی
Hot babe with huge tits gets fucked in the ass
hot milf used hard by neighbor for painful anal creampie
anal,ass,milf,big-ass,bush,big-tits,big-boobs,anal-sex,milf-porn,massive-boos

سکس عاشقانه

قمبل دات کام

One thought on “سکس عاشقانه مامان میلف حشری چه کونی میده به آقای همسایه تمام عیار من و مامانی

Comments are closed.