سکس برازرس سه نفری یک زن و دو مرد برازرز جنسی گروهی پیج اونز

18K

سکس برازرس سه نفری یک زن و دو مرد جنسی گروهی

سکس برازرس پیج اونز سلام این یک داستان نیست بلکه یه اتفاقه که فقط یه بار تو زندگی من و همسرم افتاده و تا حالا دیگه تکرار نشده ولی خب من خیلی دوس دارم تکرار بشه…منو همسرم ۲۱ سال پیش ازدواج کردیم من الان ۴۵ سالمه و همسرم ۴۲ سالشه.

ولی با این سنش یه شاه کُس به تمام معناست پیج اونز سه سال بعد از ازدواجمون یه دفعه جایی به مهمونی مختلط دعوت شدیم و توی اون مهمونی همسرم اتفاقی یکی از همکلاسبهای دوران دبیرستانش رو دید که اونم با شوهرش اومده بودن اونجا که بعد از سلام و احوالپرسی و آشنایی.

با هم فهمیدیم که میزبان دوست مشترکمونه خلاصه اون شب خیلی خوش گذشت و تموم شد و شماره رد و بدل کردیم سکس برازرس من ازشوهر دوست خانومم خیلی خوشم اومد ادم باحال و شوخ طبعی .

بود بعد از اون شب دیگه ندیدیم همو تا اینکه اونا دعوتمون کردن ما هم رفتیم خونشون خیلی ازمون پذیرایی کردن و تحویلمون گرفتن بعد متوجه شدیم اونا ۱۰ ساله سکس دختر.

ازدواج کرذن ولی بچه دار نمیشن مریم زن ناصر میگفت ایراد از ناصره و دکترا گفتن اسپرمش جهش نداره سکس برازرس.

خلاصه خیلی صمیمی شدیم و رفت و امدمون خیلی زیاد شد طوریکه هر هفته آخر هفته یا اونا خونه ی ما بودن یا ما خونه ی اونا ولی زنامون جلوی ما حجابشونو مثلا رعایت میکردن یه دفعه زن ناصر گفت بابا خسته شدیم از بس لباس پوشیدیم و روسری سر کردیم من به ناصر گفتم میخوام جلوی شایان روسری

سر نکنم و راحت باشم ناصر هم قبول کرده ناصر هم به همسرم گفت شما هم راحت باش انقدر معذب نباش فکر سکس برازرس نکنم شایان از اون ادمای سخت گیر باشه منم گفتم نه بابا من مشکلی ندارم خودش سخت میگیره خلاصه بعد از اون شب دیگه زنامون خیلی راحت و با لباس باز و لختی میگشتن.

من کم کم متوجه شدم ناصر چشمش زن منو گرفته مثلا هر موقع پاسور بازی سکس برازرس میکردیم منو مریم باهم یه تیم بودیم ناصر و زن منم یه تیم کس دادن.

هر موقع میرفتیم اونجا مریم از لباسهای خودش میداد به زنم بپوشه که راحت باشه همش هم دامن کوتاه تا سر زانو بود که ساقهای سفید و گوشتی زنم میفتاد بیرون و وقتی پاسور بازی میکردیم یکی از پاهاشو به سمت ناصر دراز میکرد که مثلا راحت باشه موقع نشستن مریم هم همینطوری بود و کلا ساقهای خیلی عالی تری سکس برازرس.

داشت و گوشتی بودن وسط بازی به بهونه های مختلف مثلا وقتی زنم خراب

بازی میکرد ناصر میزد رو ساق پاش که این چه وضعه سکس برازرس بازیه منم حواسم بود که چه حالی میکنه میدیدم کیرش راست شده و هی با دستش جمع و جورش میکنه ، زن منم انگار بدش نمیومد که یه مرد دیگه غیر شوهرش دستمالیش کنه حداقل ظاهرش که اینو نشون میداد
یکی از شبایی که رفتیم خونشون ناصر به من گفت میخوام یه خواهش ازت بکنم.

من حسرت بابا شدن الان ۱۰ ساله تو دلم مونده گفتم خب منظورت چیه گفت من ازت میخوام با زنم سکس کنی و حاملش کنی ولی اصلا نباید بویی ببره باید باور داشته باشه که از من حامله سکس برازرس شده چون ما الان تحت درمان هستیم و امکانش هم هست که حامله بشه و شک نمیکنه ولی من میدونم نمیتونم حاملش کنم چون الان یه ساله داریم با دارو اقدام میکنیم و نمیشه ولی ناامید نشدیم.

گفتم اخه چطور ممکنه گفت اونش با من هفته ی دیگه بیایید خونه ما شام سکس برازرس و مهمونی من اصرار میکنم شب بمونید خونمون تو هم مخالفت نکن بعد اخر شب من ابمیوه ردیف میکنم و توش از این قرصهای بیهوشی میریزم تا دوتا زنا بخورن و به محض اینکه بخوابن قرص عمل میکنه و توی خواب تا دو سه ساعت بیهوش میشن.

من اولش ترسیدم گفتم بابا یه بلایی سرشون میاد بعدشم زن منو چرا بیهوش کنیم گفت خب یهویی اگه وسط کار بیدار بشه چه خاکی تو سرمون بریزیم خلاصه من قبول کردم هفته ی بعد رفتیم خونه ی ناصر اینا سکس الکسیس.

شام خوردیم و یه کم ورق بازی کردیم آخر شب ناصر گفت میخوام براتون یه آب انار توپول طبیعی بگیرم تا کیف کنین و رفت آب انار گرفت و نقشه رو پیاده کرد تک تک لیوانهای سکس برازرس.

آب میوه رو داد دستمون اوناییکه قرص توشون بود داد به زنا و خوردیم خلاصه نیم ساعت بعد زنا کم کم احساس خواب کردن و گفتن بخوابیم و رختخواب انداختیم و خوابیدیم خونه ی ناصر اینا یه سالن داشت و یه اتاق خواب ولی سکس برازرس توی سالنشون انقدر مبل و این چیزا بود که جا واسه رختخواب نبود توی اتاق خوابشون تخت خواب بود ولی پایین.

تخت جا بود که مثلا سه نفر بخوابن خلاصه اونا رفتن رو تخت و منو زنمم رو زمین روی تشک خوابیدیم

چراغها رو خاموش کردیم نیم ساعت بعد زنانون کامل بیهوش بودن و اصلا سکس برازرس انگار تو این دنیا نبودن زن من یه دامن پاش بود پاهاش لخت بود با یه تاپ زن ناصر هم یه شلوارک تا زانو با یه رکابی ناصر اومد بالای سرم گفت وقتشه زود باش شروع کن خلاصه دوتایی شورت و شلوار زنشو دراوردیم وووااااییی خدا من عجب کُسی بود سفید و توپول و ورقلمبیده …

من شروع کردم به دستمالی تا کیرم راست بشه ولی از استرس کیرم راست نمیشد ناصر رفت سکس برازرس پایین کنار زن من نشست گفت چیه چرا نمیکنی گفتم استرس گرفتم کیرم راست نمیشه گفت میخوای کمکت کنم کیرت راست بشه ؟ گفتم چجوری گفت منو نگاه کن یهویی دیدم دستشو برد دامن زنمو داد بالا و شروع کرد اون ساق پا و رون های توپول سکس خشن.

زنمو دستمالی کردن اولش جا خوردم گفتم چیکار میکنی این قرارمون نبود گفت اولا من دارم کمک میکنم حشری بشی استرست کم بشه و کیرت راست بشه دوما تو قراره زن منو بکنی و آبتم بریزی سکس برازرس تو کسش اونوخت من یه دستمالی خشک و خالی نکنم ؟ من دیگه چیزی نگفتم و ناصر شروع کرد به مالیدن زنم و پستونهای خوشگلشو آورد بیرون و شروع کرد به خوردن من داشتم.

دیوونه مبشدم خیلی لذت بخش بود وقتی میدیدم زنم داره دست مالی میشه زنم سکس برازرس مثل برف سفید و گوشتیه البته چاق نیست ولی تو پُره زن ناصرم همین جور بود تقریبا خلاصه من شروع کردم فلم سکس ایرانی.

به خوردن کس مریم جووووووون چه کس خوشمزه ای داشت همینجوری که میخوردم حواسم به ناصر هم بود که بیشتر حشری بشم ناصر هم شورت زنمو درآورده بود و داشت کش توپول و صورتیشو میخورد.

جووووون چه حالی میداد چوچولکشو میگرفت با دندون میکشید داشتم دیووونه سکس برازرس میشدم کم کم ناصر هم لخت شد ناصر خیلی سبزه بود و یه کم توپول بود ولی کیرش خیلی سیاه بود من یواش یواش شروع کردم به کردن مریم جوووو
وون چه کس داغ و گوشتی ایی داشت ناصر هم کیرش.

راست شده بود بدجور یه کم از کیر من کلفت تر و بزرگتر بود همینجور که داشتم تلمبه میزدم دیدم ناصرزنمو برگردوند و یه بالش گذاشت زیر شکمش طوریکه اون سوراخ کون خوشگلش و اون کس قلمبش از پشت زد بیرون من دیگه داشتم روانی میشدم سکس برازرس جووووون زن خوشگل و سفید و گوشتیم زیر یه کیر کلفت و سیاه بود…

سکس وحشی سکس داستانی فیلم سکس فیلم سکس خارجی فیلم سکس جدید فیلم سکس ایرانی جدید زازی اسکایم سکس سیاه داستان سکسی سکس پاکستانی سکس دختر ایرانی

xnxx kerala (Paige Owens) Has A Threesome With (Michael Vegas, Isiah Maxwell) Gets A Facial – Brazzers