ممه خوردن گنده سکس با مامان دوستم لیلا خانوم کون گنده Desi Girl

842K

ممه خوردن گنده سکس با مامان دوستم لیلا خانوم کون گنده Desi Girl

ممه خوردن خانوم گنده تو یه خونه آپارتمانی زندگی میکردیم که 4 طبقه داشت. تو طبقه چهارم یه خونواده زندگی می کردن من از همون اولش که اینا اومدن اینجا به زنی که تو اون خونه بود علاقه پیدا کردم.

یه زنه حدودا 28-30 ساله که یه اندام سکسی داشت که هر مردی رو حشری میکرد خیلی دوست داشتم باهاش رابطه داشته باشم ولی امکانش نبود.

به خونه ما زیاد رفت و آمد داشت و با مامانم زیاد گرم می گرفت. یه بار تو صحبتاشون فهمیدم که برنامه نویسی نت بلده خانوم ممه گنده.

منم هی به مامانم میگفتم که میخوام برم کلاس و یاد بگیرم. بعد یه مدت که مامانم دید جدی میگم این حرفارو بهم گفت خانوم…. بلده و بذار بهش بگم ببینم چی میگه.

منم گفتم نه بابا ولش کن و از اینجور تعارفها خانوم ممه خوردن خانوم ممه گنده سکس با مامان دوستم لیلا خانوم کون گنده Desi Girl.

بالاخره مامانم با خانوم… حرف زد و قرار شد من هفته ای 2 بار برم پیشش و یاد بگیرم. از اون روز به بعد کار من شده بود اینکه تو تنهایی فکر کنم و جق بزنم خانوم ممه خوردن.

از این به بعد به جای خانوم … میگم مریم بعد یکی دو هفته باهاش راحت تر شده بودم قبلا هم که میرفتم روسری سر نمیکرد ولی یه مانتو میپوشید که مثلا خودشو ازم بپوشونه منم که از هر موقعیتی واسه دید زدنش استفاده میکردم.

بهش گفتم مریم خانوم شما راحت باشین فکر کنم تو مانتو پوشیدن براتون سخت باشه. اونم گفت آره ولی چیکار کنم دیگه زشته.

گفتم نه بابا چه زشتی داره شما راحت باشین اگه به خاطر من شما ناراحت باشین من اصلا کلاس نمیام

دیگه ترکوندم از جلسات بعدی دیگه مانتو نمی پوشید و با یه بولیز دامن جلوم میگشت. سینه هاش خیلی گنده بودن و وقتی راه میرفت قشنگ تکون میخوردن منم که همیشه حشری تا اینارو میدیدم شق میکردم خانوم ممه خوردن.

خلاصه گذشت و گذشت تا من خیلی دیگه با این مریم خانوم راحت شده بودم اسمم امید الان 29 سال سن دارم 183 قدمه بالایه 90 زنمه من تو یکی از روستاهای شهر اردبیل.

زندگی میکنم تقریبا 5-6سال قبل عاشق یه دختری بودم که به زور تونسته بودم شماره بدمو باهم دوست بشیم وصدرصدر برایه ازدواج بود تا اینکه دانشگاه پیام نور اردبیل.

قبول شد رفت دانشگاه یه سال بعد باهام سنگین شده بودوبایه پسر دیگه دوست بودو باهاش عروسی کرد من دلم خیلی شکست دروغ نباشه خیلی هم گریه کردم ومن یه دوستی.

داشتم ولان هم دارم به اسم محسن سه تاداداشن خواهر ندارن بزرگه سبحان دوسه سال از من بزرگه وحدود10 سال پیش با دختر خالش ازدواج کردو وجدا زندگی میکنه برادر کوچکش حسام اول راهنمایی خانوم ممه گنده.

محسن یه سال از من کوچکه واما لیلا خانم مادرشون 52یا53سالشهپدرشون هم چند سال قبل تراکتورو چپ کرد خانوم ممه خوردن با انگشت تو کونش میکنه سوراخ کونش واقعا تنگه کون بزرگ و توپول اماده گایش Desi Girl.

مرد زیاد از داستانمون دور نشیم اون موقع که پدرشون مرده بود خیلی دلم براشون می سوخت مخصوصا به حال خاله لیلا بعد ها همه چیز عادی شد وبعد چن سال محسن.

رفت تهران تو مغازه فامیلشون کار میکرد آدرسشو هم برام فرستاده بود هم میگفت پولش زیاده وهم اینکه خیلی حال میکنه اونجا مغازه فامیلشون تو منطقه 6تهران بود خیابان کارگر.

شمالی دورو ور کوی دانشگاه فنی این آقا محسن از مغازه واسه مشتریاشون دم درشون جنس می برده و ناکس خودش می گفت خیلی با مشتریا لاس میزنه حتی خانمهایه سن بالا.

خلاصه از مادرش بگم واقعا زن درشت اندامی بود کونش بزرگ ممه خوردن هاش هم بزرگ بود وواقعا زن قوی خانوم ممه گنده.

گونی گندمو جابجا کنم یه روز گذشته بود که من گفتن منم رفتم ولی بلا فاصله نبود چون فکر دیگه ای تا اون

موقع در موردش نداشتم هم همسایمون بود هم مادر دوستم بود جز به چشم خاله بهش نگاه نکرده بودم فقط اون موقع که شوهرش مرده بود با خودم میگفتم خاله لیلای زن قوی هیکل.

بدون کیر چکارمیکه و یادمه یه روز که راهنمایی بودیم توحیاطشون بازی می کردیم خاله لیلا تو تشت رخت میشست که پیراهنش از دامنش فاصله گرفته بود ومنم خیره شده بودم بهش که برگشت خانوم ممه خوردن گنده.

منو دید گفت چطوره من خجالت کشیدم و با یه دستش آب پر کف داخل تشتو انداخت رو صورتمو بلندبلند خندید ببخشید من از اصل موضوع خارج میشم رفتم خونشون بهم گفت.

امید دیگه بزرگ شدی بعد رفتن محسن دیگه بهم سر نمیزنی فکرمیکنی کار گردنت بیافته گفتم خاله این چه حرفیه من نوکرتونم شما چیزی خاستین من نه گفتم یه باره گفت اره نوکرم باشی.

خوبه بعد من تو دلم گفتم من تعارف کردم ببین چه پرو میگه نوکرمی بعدبهم گفت کمک کن اینا رو جابجا کنیم وکمی از محسن حرف زدیم وگفت خبر دارم خیلی بهش خوش میگذره مثل تو که ممه خوردن خانوم گنده.

نیست به خاطر اون دختره گریه کنه من باز تودلم گفتم مثل اینکه این امروز مدام خانوم ممه خوردن گنده باید منو خراب کنه بعد گفتم مگه بدبود دیگه بهم نیومد روبه رو وایستاده بود یواش.

زد تو سرم گفت خاک تو سرت الان محسن توکون زنا میزاره تو چی من دیگه کپ کردم یعنی چی این حرفاچشام گرد شددستوبرد کیرم گرفت گفت ببینمش کیر منم نیم خیز بود چیزی .

رو که می دیدمو باور نمی کردم حرفم نمیزدم گفت کیر خرتو شق کن ببینم تو اگه مردی یه جورکیرتو بکن تو کسم که نتونم گوزمو نگه دارم بدون معطلی از جلو چسبیدم بهش .

گفت کیرت اگه تا وسط شکمم نره باهات کار دارم یه جور میخوردمش که هیچ چی خانوم ممه خوردن گنده نمی فهمدم بوش من مست کرد بود داز کشید زمین به شکم من روش.

یه جور خانوم ممه خوردن گنده رفتم داخل پاهاش وکونش که انگار پرس شدم روش صورتش تو دهنم بودگفت نه یه چیزایی بلدی اونقدر شهوتم زیا بود که ولش نمی.

کردم خودشو زیرم تکون میداد ونفساش خیلی تندو بریده بریده گفت ندید پدید حالا ولم کن آبم ریخت توشلوارم ولی خیلی خیلی زیاد بود یواش یواش ولش کردم برگشت گفت کاش اون دخترو میگرفتی.

وجلو من کوس اونو خونی میکردی من نگاه میکردم گفت کیرت درار ببینم باور کنید کیرم نتنها شل نشده بود بلکه عین سنگ شده بود فقط خایه هام یکمی خانوم ممه خوردن گنده.

درد میکردشلوارم کشیدم پایین آبم که دید گفت چقدر آب داری جق هم نم زنی گفتم نه گفت بر خودتو تمیز کن ازاین به بعد باید توتخت خواب باهام باشی من از اون موقع با خاله.

لیلا حال میکنم وعاشق زنهایه سن بالا هستم وباهم در مورد زنایه روستا صحت میکنیم از کوس وکونشون وخاله لیلا حرف تمام زنا رو تلفنی بهم میگه حتی سکس باشوهراشونو .

که به هم تعریف میکنن رو بهم میگه از اون موقع خیلی حال میکنم اگه وقت کنم سکمو باهاش مینویسم که هر دومون لخت تا صبح کردمش وبعد زدم بیرون خانوم ممه خوردن گنده.

سکس کردی گاییدن کون فیلم سکس کارتونی سکس خفن سکس پورن استار داستان سکس شهوانی داستان‌های سکسی‌ سکس مامان سکس حشری ایرانی سکس زوری

Busty babe Sandra Star handcuffs boyfriend & gets her big tits fucked hard

shahvani.com