شهوتسرا گاییدن کوس و کون خشن و ساک زدن سکس آنلاین Shahvatsara

118K

شهوتسرا گاییدن کوس و کون دوست دخترم

شهوتسرا گاییدن کوس و کون اين ماجرا وقتی إتفاق افتاد کە عمر بندە 14 سال بود، آن موقع يك پسری 15 سالگی رفيقم بود تو کوچە و خيلی باهم صميمي بوديم اسمش حسین بود.

گاییدن کوس و کون سه سال پیش با یه دختر آشنا شدم که سه سال از خودم کوچیکتر بود.اسمش فریبا بود و اینجا زندگی میکردن.به خاطر شغل پدرش که نظامی بود.

با شروع رابطه با ایشون من به فکر سکس کردن با اون بودم و به هر قیمتی میخواستم باهاش سکس کنم.با هر دروغی و فیلمی فقط به فکر سکس با اون بودم.

فریبا یه دختر ساده و پاک بود گاییدن کوس و کون.با هیچ پسری نبود و من اولین دوست پسرش بودم.سادگی و پاکی اون بیشتر مانع میشد من راحت بتونم حرفمو بهش بگم گاییدن کوس و کون.

همین باعث شد یه سال این حسمو تحمل کنم.یه شب که با هم چت میکردیم بهش گفتم ای کاش پیشم بودی شهوتسرا .گفت ای کاش.گفتم توم دوست داری؟گفت آره.

این پسر يك خواهر داشت کە سنش 16 سال و اسمش شیرین بود، اما خيلی خوشکل بود و خيلی وقتها فکر ميکردم کە کاش دوست من باشد، اما بخاطر اينکە برادرش دوست صميمی بود این خيال را از کلە ام برطرف ميکردم.

البتە روزهای زیاد ميرفتم بە خانه شان و حسین هم ميامد پیش من، ضمنا هیچ وقتی دربارە سکس باهم صحبت نکرديم.یک روز ظهر بود و دوست داشتم با او برويم سينما، ولی موقعی که در خانه شان را زدم.

بعد از چند دقيقەای حسین در را باز کرد و دیدم کە صورتش خیلی سرخ است و وقتی مرا ديد به من نگاه کرد و بعدا گفت بیا تو ساسان جان، من هم موقعی داشتم وارد خانە میشدم بهش گفتم کە ميخواهم با او بروم سینما.

اما حسین گفت باشه اما یك کم صبر کنيم. خانەشان یك حياط خوب داشت و چند تا درخت میوە اينجا و اونجا بودند شهوتسرا. طولی نکشيد کە دیدم خواهر خوشکلش شیرین امد پیش ما و داشت بە طوری غریبی .

به برادرش نگاه میکرد و حسین هم یك خندە بر لبش بود و من حس کردم کە چیزی در میان هستش. شیرین ناگهان گفت حسین امشب پدر و مادر برنمیگردند بە خانە، اگر دوست داريد بگذار ساسان بیات.

پیشت تا وقت خوبی با هم بسر ببرن. حسین گفت شهوتسرا؛ دوست دارم بیات شب باهم باشیم أما بە شرط کە هرچە دلمان بخواهد انجام بدهیم. حسین به من یك نگاه انداخت و بعدا بلا فاصلە گفت؛ ساسان.

گفتم فریبا من یه بدی به تو کردم و اونم اینه که من یه حس بد به تو دارم،اونم سعی میکنم تحمل کنم

دوست داری شب بیائي خانەای ما؟ من هم بدون هیچ تردیدی گفتم حتما. حسین خنديد و گفت خوب است، قبل ان شب بیاید باید یك امتحان کنیم ببینیم بە درد میخوری یا نه واقعا خیلی متعجب شدم زیرا حرفهایش.

مرموز و غریب بە نظر میرسید، أما حسین هیچ فرصتی بە من نداد و مستقیما گفت ساسان شهوتسرا، من میدانم تو خیلی خوشت از شیرین میاد و اگر جدی باشید یك کاری انجام میدهیم کە من و تو و شیرین را خیلی.

شاد و خوشحال میکند، آيا امادە هستی برای چنین کاری یان نه؟ من مثل یك لال شدم و نمیدانم چرا نمیتوانستم یك حرف بزنم، اما ان چیزی کە بیشتر مرا مبهوت کرد شیرین بود کە بە طرف کیرم.

نیگاه میکرد و مثل اينکە بگوید یلا پسر راضی بشو. من بعد از چند دقيقە گفتم؛ من هیچ نمیفهمم شهوتسرا. حسین دهانش از گوشم نزدیك کرد و گفت میخواهی شیرین رو بگائی؟ اگر میخواهی بگو همین.

حالا این کاررا انجام میدهیم أما تنها یك شرط وجود دارد. من کە همە تنم داشت مثل یك برگ خشك میلرزید بە حسین گفتم شرط چی؟ گفت من هم ترا میگایم، یعنی وقتی کیری تو داخل کون.

او میرود من هم کیرم می کنم داخل کون شما.من مثل اينکە باور نمیکردم چ میکذرد اما شیرین ناگهان گفت ترا خدا ساسان بس کن و راضی بشو بگذار اين کار را انجام بدهیم.

گفت من نمیتونم به خودم و بابام خیانت کنم.نمیتونم رو خیلی شهوتسرا چیزا که از اصول زندگیمه به راحتی بگذرم گاییدن کوس و کون.گذشت یه روز با دوستم دعوام شده بود و تو حالت عصبانیت بودم که زنگ زد.

جواب که دادم اولین کلمه تا آخرین کلمه فحشش دادم. خودم پشیمون شدم بعدش و اطمینان داشتم تموم شده.شب زنگ زد و گفت یاسر میدونم از یه چیزی عصبی بودی گاییدن کوس و کون.

منم اون لحظه به جای خجالت کشیدن یه فکر کثیف به ذهنم خورد.گفتم یه دوستی دارم که عاشق دختر عموشه.این دوست من با. اون حرف میزنه و سکس تلفنی دارن و به دختره هم همیشه میگه که میدونم جنبشو داری.

ولی باهاش سکس نمیکنه،گفتم دوستم فهمیده که دختره با یه پسر دیگه شهوتسرا سکس کرده.

لانم رگشو زده و به خاطر اینه که ناراحت بودم گاییدن کوس و کون

سر این موضوع کلی با هم حرف زدیم.نمیدونم چرا گریه‌م گرفت و گفتم فریبا یه قول بهم میدی.گفتم قول بده وقتی این حسو داشتی فقط به خودم بگی.گفتم با یکی ببینمت خودمو می کشم.

این دروغ یه جورایی شروعش بود گاییدن کوس و کون. بعدا بحث سکسی شبانه ما بیشتر شد و بعد یه مدت که بهتر بگم دومین سال رابطه ما بود بهم گفت که تحمل این حس براش سخته.

منم مثل بیشرفا بهش میگفتم شهوتسرا نماز بخون و عبادت کن که از هوس دور باشی.

حسین بە شیرین گفت خوب بیا و لخت شو تا پستانت را بخورد و کمی نگاه بە کست بکند تا جرأت پیدا کند و شیرین بلافاصلە ان کار را اجرا کرد و همە لباسها دراورد و امد پیش من و حسین بە من دستور داد.

یالا دیگر ساسان شروع کنيد و وقتی دیدم حسین هم لباسهایش دراورد و کیر گلفتش مانند یك سیخ مستقیم بود و خواهریش شروع کرد بە درآوردن لباسهایم و کیرم را گذاشت تو دهانش حسین هم کیری کذاشت.

داخل کفی دستم و گفت خیالت راحت باشد شب هم هم باهم اين کاررا انجام میدهیم شهوتسرا. البتە رفتە رفتە داشتم خجالت از دست میدادم و تا بە ان وقت رسید کە کیرم تو کون شیرین.

کذاشتم و حسین هم کون مرا برای اولین بار إفتتاح کرد ان ظهر کە سريعا من و حسین و شیرین ارضاشديم، زبدگی من کاملا سرازیر کرد. وقتی داشتم لباسهایم.

میپوشیدم حسین بە من گفت یادت نرود شب حتما شهوتسرا باید بیائید تا همین کاررا بە جوری دیگر انجام بدهیم.نوشته‌ ساسان.

اموزش سکس کون تپل سکس مادر سکس خشن فیلم پورن ممه خوردن سکس کردی گاییدن کون فیلم سکس کارتونی سکس خفن سکس پورن استار داستان سکس شهوانی داستان‌های سکسی‌ سکس مامان سکس حشری ایرانی سکس زوری
گاییدن یه کوس و کون خشن و ساک زدن سکس آنلاین شهوتسرا Shahvatsara

داستان سکس با مامان
BANG Casting: DP Star Christie Stevens Gets A Double Facial